شفاعت و توسل
شفاعت
تعریف شفاعت نزد اهل لغت
خلیل بن احمد فراهیدی ( متوفی 150 ) در کتاب العین می گوید :
الشافع : الطالب لغیره ، وتقول استشفعت بفلان فتشفع لی إلیه فشفعه فی . والإسم : الشفاعة . واسم الطالب : الشفیع .
کتاب العین ج 1 ص 260 .
شافع یعنی کسی که از غیر خودش طلب شفاعت می کند و می گوید
شافع یعنی کسی که از غیر خودش طلب شفاعت می کند و می گوید نزد فلان شخص واسطه و شفیع من باش . اسم مصدر ( حاصل و نتیجه مصدر ) آن شفاعت است و کسی را که طلب شفاعت می کند شفیع می نامند .
راغب اصفهانی در کتاب المفردات میگوید :الشفع : ضم الشئ إلى مثله ویقال للمشفوع شفع .
المفردات ص 263 .
الشفع به معنای ضمیمه کردن چیزی به مثل خودش است و به مشفوع گفته می شود. زَبیدی نیز در تاج العروس ج 5 ، ص 401 همین مطلب را میگو ید .
تعریف شفاعت نزد متکلمین شیعه
سید مرتضى می فرماید: وحقیقة الشفاعة وفائدتها : طلب إسقاط العقاب عن مستحقه ، وإنما تستعمل فی طلب إیصال المنافع مجازا وتوسعا ، ولا خلاف فی أن طلب إسقاط الضرر والعقاب یکون شفاعة على الحقیقة .
رسائل المرتضی ج 1، ص 150 ، باب مسألة الوعد و الوعید و الشفاعة .
سید مرتضى می فرماید: حقیقت شفاعت و فایده آن طلب برداشتن عقاب از کسی است که مستحق عقاب است ، البته کلمه شفاعت مجازا در مورد درخواست رسیدن منافع به شخص نیز به کار می رود ، و در اینکه حقیقت شفاعت در مورد طلب برداشتن ضرر و عقاب و عذاب است هیچ اختلافی نیست .
در جای دیگر می فرماید : وشفاعة النبی ( صلى الله علیه وآله ) إنما هی فی إسقاط عقاب العاصی لا فی زیادة المنافع ، لأن حقیقة الشفاعة تختص بذلک ... .
رسائل المرتضی ج 3 ، ص 17 ، باب مایجب إعتقاده و أبواب العدل کلها
شفاعت نمودن پیامبر اکرم فقط در برداشتن عقاب و عذاب گناهکار است و این شفاعت در مورد رسیدن منافع به شخص نمی باشد ، زیرا حقیقت شفاعت اختصاص به برداشتن عقاب و عذاب گناهکار دارد ... .
شیخ طوسیمی فرماید : حقیقة الشفاعة عندنا أن تکون فی إسقاط المضار دون زیادة المنافع ، والمؤمنون عندنا یشفع لهم النبی ( صلى الله علیه وآله وسلم ) فیشفعه الله تعالى ویسقط بها العقاب عن المستحقین من أهل الصلاة لما روی من قوله علیه السلام : ( ادخرت شفاعتی لأهل الکبائر من أمتی ) ... والشفاعة ثبتت عندنا للنبی ( صلى الله علیه وآله وسلم ) وکثیر من أصحابه ولجمیع الأئمة المعصومین وکثیر من المؤمنین الصالحین ... .
التبیان ، للشیخ الطوسی : 213 - 214 .
حقیقت شفاعت در نزد ما در مورد رسیدن منافع به شخص نمی باشد بلکه در مورد برداشتن عقاب و عذاب گناهکار است . به عقیده ما پیامبر اکرم مؤمنین را شفاعت می فرمایند و خداوند نیز شفاعت ایشان را می پذیرد و خداوند تبارک و تعالی عذاب و عقاب را در نتیجه این شفاعت از مستحقین آن ( البته از کسانی که اهل نماز باشند ) برمی دارد . زیرا شخص شخیص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : من شفاعتم را برای کسانی از امتم که اهل گناه کبیره هستند نگه داشته ام ... شیخ طوسی در ادامه می فرمایند : نزد ما شیعیان اثنا عشری خداوند امتیاز شفاعت خواهی را به پیامبر اکرم و بسیاری از اصحاب ایشان و تمامی فرزندان معصوم ایشان و بسیاری از مؤمنین صالح عطا نموده است .
تعریف شفاعت نزد متکلمین اهل سنت
أبو حفص النسفی ( متوفی 538 ه) : در کتاب العقائد النسفیة : الشفاعة ثابتة للرسل والأخیار فی حق الکبائر بالمستفیض من الأخبار .
العقائد النسفیة ، ـ لأبی حفص النسفی ـ ، ص 148
امتیاز شفاعت خواهی در مورد کسانی اهل گناه کبیره هستند برای پیامبران و بنده گان خوب خدا به واسطه اخبار و روایات زیادی ثابت شده است .
ناصر الدین أحمد بن محمد بن المنیر الإسکندری المالکی در کتاب الانتصاف می گوید : وأما من جحد الشفاعة فهو جدیر أن لا ینالها ، وأما من آمن بها وصدقها وهم أهل السنة والجماعة فأولئک یرجون رحمة الله ، ومعتقدهم أنها تنال العصاة من المؤمنین وإنما ادخرت لهم ... .
الانتصاف فیما تضمنه الکشاف من الاعتزال ، للإمام ناصر الدین الإسکندری المالکی المطبوع بهامش الکشاف ج1 ، ص 214 .
کسی که شفاعت را انکار کند شایسته است مشمول شفاعت نشود ولی کسی که ایمان به شفاعت دارد اما اهل سنت و جماعت که ایمان به شفاعت دارند و آن را تصدیق می نمایند پس آنها به رحمت خداوند امید دارند و اعنقادشان این است که شفاعت در مورد مؤمنین گنهکار است ( پیامبر فرمودند ) من شفاعتم را برای افرادی از امتم که اهل گناه کبیره هستند نگه داشته ام ...
قَالَ الْقَاضِی عِیَاض : مَذْهَب أَهْل السُّنَّة جَوَاز الشَّفَاعَة عَقْلًا وَوُجُوبهَا سَمْعًا بِصَرِیحِ قَوْله تَعَالَى : { یَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَع الشَّفَاعَة إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَن وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا } وَقَوْله : { وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنْ اِرْتَضَى } وَأَمْثَالهمَا ، وَبِخَبَرِ الصَّادِق صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ، وَقَدْ جَاءَتْ الْآثَار الَّتِی بَلَغَتْ بِمَجْمُوعِهَا التَّوَاتُر بِصِحَّةِ الشَّفَاعَة فِی الْآخِرَة لِمُذْنِبِی الْمُؤْمِنِینَ . وَأَجْمَعَ السَّلَف وَالْخَلَف وَمَنْ بَعْدهمْ مِنْ أَهْل السُّنَّة عَلَیْهَا. . . .
نقلا عن : شرح صحیح مسلم ، للنووی ج3 ، ص 35 ، باب إِثْبَات الشَّفَاعَة وَإِخْرَاج الْمُوَحِّدِینَ مِنْ النَّار .
قاضی عیاض می گوید: اهل سنت شفاعت را عقلا جایز و شرعا واجب می دانند و دلیل وجوب آن آیه 109 سوره طه : (در آن روز ، شفاعت ( به کسى ) سود نبخشد ، مگر کسى را که( خداى) رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آید ) و آیه 28 سوره انبیاء (و جز براى کسى که (خدا ) رضایت دهد ، شفاعت نمى کنند ) و امثال این آیات و روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه و ( آله) و سلم می باشد . و روایات زیادی که مجموع آنها به حد تواتر می رسد در مورد صحت شفاعت در قیامت برای مؤمنین گنهکار وارد شده است . و تمامی علمای اهل سنت از قبل تا به حالا بر صحت شفاعت اجماع دارند ... .
بنابراین شفاعت ، واسطه شدن ، انبیاء ، امامان و صالحان بین خدا و خلق برای بخشیده شدن گناها نی است که از مؤمنان سر زده است . که بحث در مورد شفاعت دو مرحله دارد : 1- شفاعت در قیامت . 2- طلب کردن شفاعت از رسول خدا که در آخرت ما را شفاعت کنند .
شفاعت از ضروریات مذاهب اسلامی
شفاعت در قیامت ، با شرائط و خصوصیاتی که در باره آن ذکر شده است ، از ضروریات تمامی مذاهب اسلامی و مورد اجماع تمامی علمای مسلمان است که آیات بسیاری در قرآن کریم آن را تأیید میکند ؛ از جمله : وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى . الضحی / 5 .
و بزودى پروردگارت تو را عطای خواهد داد ، تا خرسند گردى .
وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا . الإسراء / 79 .
و پاسى از شب را زنده بدار ، تا براى تو [ به منزله ] نافله اى باشد ، امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند .
تمامی مفسران شیعه و سنی بر این مطلب اتفاق دارند که مراد از «مقام محمود» همان مقام شفاعت است که خداوند آن را به پیامبرش وعده داده است .
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمودند : اُعطیتُ خمساً... و اعطیت الشفاعة فادّخرتها لامّتى فهى لِمَنْ لا یشرک بالله شیئاً .
خداوند بزرگ به من پنج امتیاز داده است... که یکى از آنها شفاعت است و آن را براى امت خود نگه داشته ام. شفاعت براى کسانى است که شرک نورزند .
مسند احمد، ج1، ص 301 ، باب : مسند عبدالله بن عباس ; سنن نسائى، ج1، ص 211 ، باب : الطواف علی النساء فی غسل واحد ; سنن دارمى، ج1، ص 323 ، باب : الارض کلها طهور ... .
در روایت دیگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: انا اول شافع و اول مشفَّع
من نخستین کسى هستم که شفاعت مى کند و نخستین کسى هستم که شفاعت او پذیرفته مى شود.
سنن ترمذى ج5 ، ص 248 ، باب ما جاء فی فضل النبی ، باب 22 ، حدیث رقم : 3695 ؛ سنن دارمى ج 1 ، ص 26 ، باب ما أعطی النبی صلی الله علیه و سلم الفضل .
فخر رازی از علما و مفسرین بزرگ اهل سنت در این باره میگوید : أجمعت الأمة على أن لمحمد صلى الله علیه وسلم شفاعة فی الآخرة وحمل على ذلک قوله تعالى ( عسى أن یبعثک ربک مقاما محمودا ) وقوله تعالى ( ولسوف یعطیک ربک فترضى ) .
تفسیر الرازی ، ج 3 ، ص 55 .
تمامی امت اسلامی بر این مطلب اجماع دارند که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در قیامت حق شفاعت دارد و این دو آیه « امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند » و « و بزودى پروردگارت تو را عطای خواهد داد ، تا خرسند گردى » را به همین معنا حمل کردهاند .
مرحوم شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه در این باره میفرماید : اتفقت الإمامیة على أن رسول الله ( صلى الله علیه وآله وسلم ) یشفع یوم القیامة لجماعة من مرتکبی الکبائر من أمته ، وأن أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) یشفع فی أصحاب الذنوب من شیعته ، وأن أئمة آل محمد ( علیهم السلام ) کذلک ، وینجی الله بشفاعتهم کثیرا من الخاطئین .
أوائل المقالات فی المذاهب والمختارات ، ص 29 تحقیق مهدی محقق .
امامیه بر این مطلب اتفاق دارند که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در روز قیامت گروهی از کسانی را که گناهان کبیره انجام دادهاند ، شفاعت میکند . و نیز بر این مطلب اتفاق دارند که امیر المؤمنین و بقیه ائمه گناهکاران را شفاعت میکنند و با شفاعت آنها خداوند بسیاری از گناهکاران را نجات میدهد .
علامه مجلسی رحمت الله علیه نیز در این باره میفرماید : أما الشفاعة فاعلم أنه لا خلاف فیها بین المسلمین بأنها من ضروریات الدین وذلک بأن الرسول یشفع لأمته یوم القیامة ، بل للأمم الأخرى ... .
بحار الأنوار ، ج 8 ، ص 29 - 63 .
تمامی مسلمین بر این مطلب اتفاق دارند که شفاعت از ضروریات دین است . و شفاعت ، یعنی این که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نه تنها امت خود را ؛ بلکه امتهای دیگر را نیز شفاعت خواهد کرد .
و نووی از علمای بزرگ اهل سنت و از شارحین صحیح مسلم به نقل از قاضی عیاض بن موسی مینویسد :قال القاضی عیاض رحمه الله مذهب أهل السنة جواز الشفاعة عقلا ووجوبها سمعا بصریح قوله تعالى (یَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا ) وقوله (وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى) وأمثالهما وبخبر الصادق صلى الله علیه وسلم وقد جاءت الآثار التی بلغت بمجموعها التواتر بصحة الشفاعة فی الآخرة لمذنبی المؤمنین وأجمع السلف والخلف ومن بعدهم من أهل السنة علیها .
شرح مسلم - النووی - ج 3 - ص 35 .
قاضی عیاض میگوید : " مذهب اهل سنت بر این است که شفاعت عقلا جایز و شرعا واجب است ؛ به دلیل این که خداوند به صراحت در آیه قرآن فرموده است : " در آن روز ، شفاعت [ به کسى ] سود نبخشد ، مگر کسى را که [ خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آید " و نیز گفته خداوند که فرموده : " و جز براى کسى که [ خدا ] رضایت دهد ، شفاعت نمى کنند " و امثال این آیات . و همچنین به خاطر روایات پیامبر راستگو صلی الله علیه وآله وسلم مبنی بر صحت شفاعت در آخرت برای گناهکارانی از مؤمنین که مجموع این روایات به حد تواتر میرسد . تمامی علمای اهل سنت ؛ از گذشته تا کنون بر صحت شفاعت اجماع دارند .
و تاج الإسلام أبو بکر الکلاباذی ( متوفی 380 ه در این باره میگوید : إن العلماء قد أجمعوا على أن الإقرار بجملة ما ذکر الله سبحانه وجاءت به الروایات عن النبی ( صلى الله علیه وآله ) فی الشفاعة واجب ، لقوله تعالى : (وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى) ولقوله : (عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا ) وقوله : (وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى) . وقال النبی ( صلى الله علیه وآله ) : " شفاعتی لأهل الکبائر من أمتی " .
علما بر این مطلب اجماع دارند که اقرار به تمامی آنچه که خدا و رسول او (صلی الله علیه وآله وسلم ) در باره شفاعت گفتهاند ، واجب است . به دلیل فرموده خداوند : " و بزودى پروردگارت تو را عطای خواهد داد ، تا خرسند گردى » و فرموده خداوند : " امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند " و نیز فرموده خداوند : " و جز براى کسى که [ خدا ] رضایت دهد ، شفاعت نمى کنند " و همچنین سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) که فرمود : " من گناهکارانی از امتم را شفاعت میکنم " .
لتعرف لمذهب أهل التصوف ، ص 54 _ 55 ، تحقیق د . عبد الحلیم محمود ، شیخ الأزهر الأسبق .
و حتی ابن تیمیه نیز شفاعت در قیامت را قبول دارد و در این باره میگوید : للنبی (صلى الله علیه وآله ) فی یوم القیامة ثلاث شفاعات... وأما الشفاعة الثالثة فیشفع فی من استحق النار وهذه الشفاعة له (صلى الله علیه وآله) ولسائر النبیین والصدیقین وغیرهم فی من استحق النار أن لا یدخلها ویشفع فی من دخلها .
برای پیامبر ( صلی الله علیه وآله وسلم ) در روز قیامت سه شفاعت است ... شفاعت سوم برای کسانی است که مستحق آتش هستند . شفاعت آن حضرت ، سایر انبیاء ، صدیقین و دیگران به این است که کسی که سزاوار آتش است ، وارد آن نشود ، و نیز در مورد کسی که داخل آتش شده شفاعت میکند .
مجموعة الرسائل الکبری ، ج1 ، ص403_ 404 .
و محمد بن عبد الوهاب نیز در این باره میگوید :
وثبتت الشفاعة لنبینا محمد (صلى الله علیه وآله) یوم القیامة ولسائر الأنبیاء والملائکة والأولیاء والأطفال حسبما ورد ، ونسألها من المالک لها والآذن فیها بأن نقول : اللهم شفع نبینا محمدا فینا یوم القیامة أو اللهم شفع فینا عبادک الصالحین ، أو ملائکتک ، أو نحو ذلک مما یطلب من الله لا منهم ... إن الشفاعة حق فی الآخرة ، ووجب على کل مسلم الإیمان بشفاعته ... .
الهدیة السنیة ، الرسالة الثانیة ، ص42 .
شفاعت برای پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) در روز قیامت و نیز برای سایر انبیاء ، ملائکه ، اولیاء و اطفال بنابر آن چه که وارد شده است ، قطعی است . و ما درخواست میکنیم از مالک و اجازه دهنده شفاعت به این صورت که میگوییم : و ما از خدواندی که صاحب شفاعت می باشد و اجازه شفاعت به دست اوست در خواست می کنیم:
" بار خدایا ! پیامبر ما را در روز قیامت شفیع ما قرار بده " . یا اینکه میگوییم : " بار خدایا ! صالحان و ملائکه خود را شفیع ما قرار بده " و مانند این سخنان که از خداوند طلب میکنیم نه از غیر خدا . شفاعت در آخرت حق و واجب است بر هر مسلمانی که به آن ایمان داشته باشد ... .
این نمونههای کوچکی بود از نظرات علمای شیعه و سنی در این باره که به جهت اختصار به همین تعداد بسنده میشود .